اگر تا به حال به اهمیت طراحی شرکتی فکر نکرده اید, شما در حال از دست دادن اطلاعات ارزشمندی هستید که می تواند به شما در تصمیم گیری در مورد بهترین راه برای ایجاد هویت شرکتتان کمک کند. این مقاله به مبانی طراحی شرکتی می پردازد: هویت بصری, هارمونی رنگ, تایپوگرافی, کانالهای ارتباطی, و بیشتر. به عنوان یک طراح, کار شما باید بر اساس استراتژی و اهداف شرکت شما باشد. پیروی از این دستورالعمل ها به شما کمک می کند تا یک هویت برند چشمگیر ایجاد کنید.
هویت بصری یک طراحی شرکتی شامل کل مجموعه عناصر بصری مرتبط با برند است. پالت رنگ را پوشش می دهد, فونت ها, و طرح کلی وب سایت شرکت و سایر مواد بازاریابی. یک هویت بصری قوی می تواند به سازمان کمک کند تا پیام درست را به مخاطبان هدف خود منتقل کند و بر درک آنها از برند تأثیر بگذارد. در اینجا برخی از ضروری ترین اجزای یک هویت بصری آورده شده است. بیایید نگاهی به هر یک از آنها بیندازیم.
اولین قدم درک مخاطب هدف است. بصری فرهنگ و بافت مخاطب را منعکس می کند. دانستن نیازهای مخاطب هدف به شما کمک می کند تا محصولات و خدمات را بر اساس آن انتخاب کنید. به همین ترتیب, این به شما کمک می کند تا فضای رقابتی را درک کنید و ببینید مخاطبان شما چه چیزی را دوست دارند. بدانید مخاطب شما چه چیزی را دوست دارد و چه چیزی را دوست ندارد, و بهترین تصمیم ممکن را برای ساختن هویت بصری که آنها را جذب کند، بگیرند. یک هویت بصری به خوبی توسعه یافته، تبدیل مشتریان بالقوه را آسان تر می کند.
هویت بصری مانند خرید اولین دوچرخه است: ممکن است بخواهید یک مدل رده بالا برای سفر طولانی خریداری کنید, یا ممکن است یکی از مقرون به صرفه تر را برای استفاده در شهر یا گردش های آخر هفته انتخاب کنید. هویت بصری یک علامت واحد نیست, بلکه یک بسته کامل است که واکنش احساسی مشتریان را برمی انگیزد. این پایه و اساس برند شماست و به برند شما روح می بخشد. از مزایای یک هویت بصری خوب نمی توان اغراق کرد.
هویت بصری برای هر کسب و کاری مهم است, نام تجاری, و شرکت. خیلی بیشتر از یک لوگو است. در حقیقت, یک هویت بصری کامل با رنگ های شرکتی آغاز می شود, فونت ها, و اشکال اساسی. شرکتی که در امنیت فناوری اطلاعات تخصص دارد، دارای مجموعه ای متفاوت از عناصر بصری نسبت به یک سازمان غیرانتفاعی است که بر محیط زیست متمرکز است.. مهم است که به یاد داشته باشید که هویت بصری در طول زمان تغییر خواهد کرد. مثلا, لوگویی که از پالت رنگ آبی و سفید استفاده می کند توسط همه به رسمیت شناخته نمی شود.
مفهوم هماهنگی رنگ در طراحی شرکتی برای توسعه هویت برند موثر و روابط با مشتری بسیار مهم است. طرح رنگی روشی موثر برای جذب احساسات مردم است, ایجاد علاقه بصری, و ثبات رنگی را ایجاد می کند. هارمونی رنگ را می توان به روش های مختلفی به دست آورد, از جمله با استفاده از اولیه, ثانوی, یا رنگ های درجه سوم. کلید دستیابی به این هدف، یافتن ترکیب مناسب رنگ ها است.
دو رویکرد اصلی برای هماهنگی رنگ، مشابه و مکمل یکدیگر هستند. هارمونی آنالوگ به این معنی است که رنگ ها در چرخه رنگ به یکدیگر نزدیک هستند. این روش در طرح هایی با تضاد کم یا بدون کنتراست استفاده می شود. هارمونی مکمل, از سوی دیگر, مستلزم قرار گرفتن رنگ ها در مقابل یکدیگر در چرخه رنگ است, و هدفش ایجاد کنتراست بالا بین دو رنگ است. برای بهترین نتیجه, از هر دو روش استفاده کنید. با این حال, هارمونی رنگ در طراحی شرکتی باید با احتیاط انجام شود.
موثرترین ترکیب رنگ ها تک رنگ است. این روش به خلاقیت بیشتری اجازه می دهد و به شما امکان می دهد در طراحی خود خلاق باشید. با این حال, مهم است که از حس چشایی خود استفاده کنید تا اطمینان حاصل کنید که رنگ هایی که استفاده می کنید مکمل یکدیگر هستند. در طراحی شرکت شما گنجانده شده است, طرح های رنگی تک رنگ موثرترین راه برای ایجاد یک طرح برنده است. بنابراین, بهترین رنگ ها برای طراحی شرکت شما کدامند؟?
در حالی که طرحهای رنگ سهگانه معمولاً برای چشم راحتتر از ترکیب رنگهای مکمل هستند, دستیابی به آنها از نظر تأثیر بصری دشوارتر است. اگر مطمئن نیستید که آیا طرح های رنگی سه گانه برای برند شما کار می کنند یا خیر, سعی کنید از یک رنگ با دو سایه مختلف در لهجه استفاده کنید. همچنین بهتر است فقط از رنگ های تاکیدی برای جلوگیری از ایجاد حس بازی کودکانه استفاده کنید. متقابلا, طرحهای رنگی چهارتایی با چهار رنگ مجزا مشخص میشوند, یک رنگ کلیدی و سه سایه با فاصله مساوی از آن روی چرخ رنگ.
چندین فاکتور وجود دارد که باید هنگام پیاده سازی تایپوگرافی در طراحی شرکت شما در نظر گرفته شود. مردم با همه چیز در اطراف خود ارتباط دارند و فونت ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. آنها بسته به ظاهرشان کلاسیک یا مدرن در نظر گرفته می شوند. در حالی که ممکن است وسوسه انگیز باشد که از یک سبک استفاده کنید, شما باید سعی کنید ترکیبی از هر دو را ترکیب کنید. در زیر برخی از انواع کلیدی فونت هایی که در طراحی خود استفاده می کنید ذکر شده است. انتخاب فونتی که بیانگر شخصیت برند شما باشد، کمک زیادی به ایجاد هویت بصری شما خواهد کرد.
سبک طراحی شرکت شما مهم است. دو نوع اصلی تایپ فیس وجود دارد, یعنی serif و sans serif. در حالی که سریال ها ممکن است بازیگوش تر به نظر برسند, sans serif ها رایج ترین فونت های مورد استفاده در طراحی شرکت ها هستند. شرکتی که فناوری رایانه را می فروشد ممکن است ظاهر زنانه ظریف یا حروف نمایشی بازیگوش را انتخاب کند. همه چیز به لحنی که می خواهید پخش کنید بستگی دارد. مثلا, شرکتی که قصد دارد برای جوانان جذاب باشد، ممکن است از حروف نمایشی بازیگوش استفاده کند.
IBM همچنین یک تایپ فیس شرکتی به نام IBM Plex را پیاده سازی کرده است. این حروف سفارشی شرکتی برای منعکس کننده ارزش های برند IBM طراحی شده است. خواندن آن بر روی صفحه نمایش های کوچکتر آسان است و دارای علامت های بیش از حد است 100 زبان ها, درگیر کردن کاربران در تجربه برند بدون توجه به اینکه کجا هستند را آسان می کند. به راحتی می توان فهمید که چرا IBM IBM Plex را به عنوان حروف انتخابی خود انتخاب کرد. لوگوی این شرکت یکی از برجسته ترین دارایی های آن است, اما این محتوا است که شرکت را متمایز می کند.
تایپوگرافی نقش بسیار مهمی در برندسازی و بازاریابی دارد. این نه تنها ظاهر بصری دلپذیری ایجاد می کند، بلکه ارزش زیبایی شناختی محتوا را نیز حفظ می کند. افرادی که تجربه کمی در طراحی گرافیک دارند یا اصلا تجربه ندارند باید اهمیت تایپوگرافی را در طراحی شرکتی در نظر بگیرند. تایپوگرافی هنر چینش حروف به گونه ای است که پیام برند را خوانا و واضح کند.. تایپوگرافی مناسب را در طراحی خود بگنجانید و هویت بصری قوی خواهید داشت.
یکی از عوامل کلیدی که اثربخشی یک طراحی شرکتی را تعیین می کند این است که چگونه می تواند ارتباط برقرار کند. پست الکترونیک, به خصوص, ابزاری ناکارآمد برای همکاری متقابل است. در حالی که می توان آن را به سرعت نوشت و در صندوق ورودی ذخیره کرد, کارمندان روزانه با ایمیل بمباران می شوند, گرفتن مهم ترین پیام ها را سخت می کند. موثرترین کانال های ارتباطی از برنامه هایی که در زندگی خصوصی خود استفاده می کنیم تقلید می کنند. چه بخواهید با کارمندان در سراسر جهان ارتباط برقرار کنید یا به سادگی خود را با فرهنگ شرکت خود آشنا کنید., راههایی وجود دارد که میتوانید ایمیل را برای شما کارآمد کنید.
هنگام انتخاب کانال های مناسب برای ارتباطات داخلی, مطمئن شوید که هر دو حالت رسمی و غیررسمی ارتباط را در نظر بگیرید. شما نمی خواهید اطلاعات زیادی یا خیلی کم ارائه دهید. خرابی ارتباطات یک مسئله مهم برای هر کسب و کاری است, و می توانند بر هر حوزه ای از کسب و کار تأثیر بگذارند. برای اطمینان از اینکه ارتباطات داخلی شما موثر است, به خاطر داشته باشید که سازمان های مختلف عادات ارتباطی متفاوتی دارند. چند نکته به شما کمک می کند تا در این میدان مین حرکت کنید و یک طراحی شرکتی موثر ایجاد کنید.
مهمترین کانال های ارتباط داخلی و خارجی را شناسایی کنید. ایمیل رایج ترین کانال ارتباط داخلی است. با این حال, همچنین مهم است که مطمئن شوید که از آن به درستی استفاده می شود و تا حد امکان موثر است. هنگام تعریف کانال های ارتباطی مناسب, به خاطر داشته باشید که هر نوع دارای نقاط قوت و ضعف است. هرچه سازمان شما کانال های بیشتری داشته باشد, ارتباطات پیچیده تر می شود. استفاده از کانال های ارتباطی مناسب می تواند به شما کمک کند تا کسب و کار خود را بهبود ببخشید و سود خود را افزایش دهید.
نوع کانالی که کسب و کار شما از آن استفاده می کند به ماهیت پیام هایی که می خواهید به مخاطبان خود منتقل کنید بستگی دارد. اگر می خواهید به مخاطبان هدف خود برسید، هر دو نوع کانال ارتباطی را در نظر بگیرید. یک نظرسنجی اخیر نشان داد که 86% خریداران برای تجربه مشتری عالی قیمت بالاتری خواهند پرداخت, که تا حد زیادی مبتنی بر ارتباط سریع و موثر است. طراحی شرکت شما باید کانال های ارتباطی شما را در نظر بگیرد, از جمله مواردی که برای حفظ ارتباط با آنها استفاده می کنید, و همچنین انتظارات آنها.
یک فلسفه تجاری به خوبی تعریف شده برای هر کسب و کاری حیاتی است. این لحن را برای هر تعامل تنظیم می کند و در تمام جنبه های کسب و کار جریان دارد. فلسفه باید کوتاه باشد, واضح و مختصر, و هر چه مختصرتر باشد, بهتر. غالبا, ساده بهتر است. در اینجا چند نکته برای به یاد ماندنی کردن فلسفه کسب و کار شما آورده شده است:
اولین, مطمئن شوید که فلسفه کسب و کار شما بیش از حد طولانی یا پیچیده نیست. به خاطر داشته باشید که نباید بیش از سه جمله باشد. به این دلیل, می توانید با بررسی یک نمونه فلسفه کسب و کار شروع کنید. این به شما ایده می دهد که اصول چیست و چگونه می توانید آنها را در تجارت خود بگنجانید. سپس, برخی از کلمات و مفاهیمی را که سازمان شما را به بهترین شکل توصیف می کند، طوفان فکر کنید. ایده خوبی است که از مشتریان خود نظر آنها را بخواهید. یاد آوردن, فلسفه باید کوتاه و دقیق باشد. نباید بیش از سه اصل اصلی داشته باشد.
فلسفه تجارت مبتنی بر این مفهوم است که مردم اساساً منطقی هستند. این مفهوم به اتمیسم مربوط می شود, که استدلال می کند که مردم خود تنظیم می شوند. یک کد اخلاقی می تواند بیان کند که با کارکنان و مشتریان باید با احترام و صداقت رفتار شود. یک فلسفه تجاری همچنین می تواند بگوید که این شرکت محصولاتی را ایجاد خواهد کرد که پدربزرگ به استفاده از آنها افتخار می کند, و با گارانتی آهنی پشتیبان خواهد گرفت. یک فلسفه تجاری باید ارزش های اصلی یک شرکت را منعکس کند.
یک فلسفه و طراحی شرکت باید با یکدیگر مطابقت داشته باشند. یک مثال خوب اپل است, که در مقابل کمپین فکر کن متفاوت بود 1997 به 2002. Think Different نشان دهنده یک طرز فکر خارج از چارچوب است, و با حالت های خلاقانه و هوشمند عملیات همراه است. Think Different به بخشی از برند اپل تبدیل شده است و در فروشگاه های خرده فروشی و استیو جابز مشهود است., یکی از بنیانگذاران شرکت. این یک نابغه پیشگام است.